هر وقت داستان یک متقاضی تغییر کند ، گری مشکوک است. با این حال ، داستانهای مردم اغلب تغییر می کند وقتی که سعی می کنند همان تجربه را در دو زمان مختلف به خاطر بسپارند. آنها ممکن است همان داستان را به روشی متفاوت بگویند ، یا ممکن است جزئیات مختلفی را به خاطر بسپارند. حتی اگر متقاضیان به خوبی به یاد داشته باشند چه اتفاقی برای آنها افتاده است ، گری ممکن است آنها را باور نکند.
گری به احتمال زیاد داستانی را باور دارد که سازگار باشد. بخاطر سپردن آنچه که در فرم مهاجرت نوشته اید همان چیزی است که به متقاضیان کمک می کند.
بونيفيس هرگز وقتی توسط افسر پلیس مورد اصابت قرار گرفت ، خاطره روشنی از ترتیب وقایع نداشت. او در فرم مهاجرت نوشت كه مأمور " به صورت او زد ، سپس روی زمین تف كرد و به او توهین كرد.” او به همین راحتی می توانست نوشته باشد که مأمور “به او توهین کرد ، سپس روی زمین تف کرد و به صورت او ضربه زد.” بونیفیس مطمئناً به خاطر می آورد که هر سه اتفاق رخ داده است ، اما ترتیب وقایع اینطور نیست. پیش از مصاحبه ، بونیفیس می توانست داستان فرم مهاجرت خود را با دقت بخواند تا مطمئن شود که او این واقعه را به همان ترتیب برای گری توضیح می دهد.
گری به این خاطر به هم ریخت چون آني نمیتواند به یاد آورد که در فرم مهاجرت خود چه نوشته بوده است اما یكی از دوستان كلیسای آنی به او درنوشتن داستانش كمك كرده بود. “یک روز و شب” سخنان این زن بود. در آن زمان آنی هیچ مشکلی با این عبارت ندیده بود. اگر آنی قبل از دادرسی ، داستان فرم مهاجرت خود را خوانده بود ، شاید باز هم مشکلی نمی دید. اما وقتی گری در موردش سؤال می کرد ، دست کم این عبارت را می شناخت. او می توانست با اصرار بر اینکه او آن را ننوشته است ، از به هم ریختگی و ناراحتی گری جلوگیری کند.
از آنجا که گراسيلا انگلیسی صحبت نمیکرد، یکی از داوطلبان جامعه خودش به او کمک کرد تا داستان فرم مهاجرتش را بنویسد. آن مرد داستان را به زبان خودش برایش خواند و به نظر گراسیلا هم خوب بود. اما او هرگز یک کپی از آن داستان را به او نداد. اگر چه بصورت شنیداری اوکمی انگلیسی هم آموخته بود، ولی پیش از مصاحبه به متن داستان نگاه نکرده بود. اگر چنین کرده بود شاید نکته اشتباه را متوجه میشد. گراسیلا به کارگر گفت که او تیراندازی را دید"در مسیرم به مدرسه” ولی او نوشت “در راه خانه از مدرسه”. اگر او متوجه این اشتباه میشد، احتمالا اصلاحش میکرد.
شما میتوانید اشتباهات موجود در فرم مهاجرت را اصلاح کنید یا به اطلاعاتی که از قلم افتادهاند اضافه کنید. یاد بگیرید چگونه:
جلسه مصاحبه إيفون تقریباً دو سال پس از درخواست او صورت گرفت. خاطره او از مردان در وانت شزوع به کمرنگ شدن کرد. این تجربه ای بود که او خیلی تلاش کرد تا در مورد آن فکر نکند. خواندن داشتان فرم مهاجرت قبل از جلسه دادرسی، جزییات را به وی گوشزد میکرد.