ويكتور معتقد بود که تلاش برای اثبات داستانش ناامید کننده است. دوستی که او را به بیمارستان برد ، دردسرهای خودش را داشت و نمی خواست نامه ای بنویسد. وی مشکوک بود که بیمارستان و پلیس با درخواستهای وی همکاری نکنند. اما اگر او به دوست خود ، به بیمارستان و پلیس نوشته بود ، می توانست اثبات این موضوع را به هیئت رسیدگی ارسال کند. به عنوان مثال ، او می توانست نسخه هایی از نامه های خود و رسیدهای پستی را تهیه کند. حتی اگر هیچکدام از آنها هرگز نامهای نمینوشت ، ویکتور می توانست به گری نشان دهد که او تمام تلاش خود را انجام داده است تا تلاش کند از ادعای خود دفاع کند.